خدا می داند امشب حس و حال سامرا را
خدا می داند و بس، حال ابن المرتضی را
نمی دانم درون گوشه ی زندان چه ها شد
تو می دیدی و من گه می شنیدم ماجرا را
در آن لحظه که سم تأثیر خود را جلوه گر کرد
کسی آهسته در دل گاه میخواند این دعا را
فرج را بر لبانش دم به دم تکرار میکرد
کمـــــی آرم تر می خواند بر لب یا خدا را
بیا آرامش جان پدر شوری به پا کن
بیافکن پرده از رخســـار و دنیـا را بیارا(ی)
برچسب ها: